لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

چهارسال گذشت!

روزی که گذشت سالگرد ازدواج مون بود.

چهار سال پیش در چنین روزی من و علی مراسم عروسی مونو گرفتیم.

چهار سال خوب و کمی بد!

بد بخاطر رفتن مصطفی! که اگر بود الان بیست و نه ساله بود و احتمالا متاهل شده بود.

خدایا! وقتی به این چیزا فکر میکنم نفسم میگیره. زندگی نکرده مصطفی. عشقی که هیچ وقت تجربه ش نکرد. یه زندگی دو نفره ساده اما قشنگ. پدر شدن.

خدایا تو به مصطفی و مصطفی ها یه زندگی بدهکاری!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.