لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

شب قدر

امسال شبای قدر برای من فرقی با بقیه شبا نداشت. هیچ حسی نسبت بهش نداشتم و اصلا حوصله دعا خوندن نبود! 

مدتهاست که نمیدونم با خودم چندچندم! دلم میخواد بفهمم کجای کارم، دارم کدوم وری میرم، الان درستم یا اون موقع که تا سحر جوشن و نماز و دعا داشتم؟!

حاضرم شده لحظه آخر عمرم بفهمم خدا هست حتی اگر منو به خاطر زندگیم ببره جهنم. اون موقع یه بازنده برنده ام. نمیدونم چطوری توضیح بدم. 

فقط امشب یه چیزی از خدا میخوام (البته بعد از اینکه خواستم باشه)

ازش میخوام قبل از مرگ راه درستو پیدا کرده باشم یا به عبارتی وقتی میمیرم از زندگیم راضی باشم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.