لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

بدون منم خوش میگذره؟!

انتظار احمقانه ایه اگه فک کنی چون تو با همسر تو سفر به روستای پدریش همسفر نیستی پس به اونم خوش نمیگذره! امل من واقعا اینطوری فکر میکردم شاید برای همین الان با برگشتنش و اومدن به خونه خودمون خیلی سرحال نیستم! 

اینکه علی سفرش رو به افطاری پدر من ترجیح داد یه مسئله دیگه ست اما اینکه بهش انقدر خوش گذشته که حتی یه سوال از افطاری دیشب بابام نپرسید برام ناراحت کننده بود! خوبه که بهش بدون من خوش گذشت اما خوب نیست که حتی وقتی اومدیم خونه مون تا نیم ساعت سرش تو گوشیش بود تا برای اینستا ده تا عکس پیدا کنه! 

نمیخوام به اون و خودم سخت بگیرم برای همین درباره همه این دلخوری هام باهاش حرف نزدم چون هم خسته بود و خوابالود هم نمیخواستم سفرش رو از دماغش دربیارم!( شاید فردا این کارو کردم :))

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.