لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

...

خاله رفت...

پذیرفتنش خیلی سخته و تلخ. حتی گفتنش آزاردهنده ست!

تازه وقتی بزرگتری رو از دست میدی میفهمی چقدر قدرشو ندونستی و چقدر دلت میخواد زمان به عقب برگرده. 

خاله من یه پیرزن کوچولو بود. مهربون و از خود گذشته. از اون آدما که از دست دادنشون حتی تو این سن و سال آسون نیست. خاله من تا وقتی بود لذتی از زندگیش نبرد. سرگذشت تلخی داشت و شاید بشه گفت مرگ براش سعادت بود. اما خیلی خیلی خیلی سخته نبودنش.

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد دوشنبه 23 بهمن 1396 ساعت 08:18 http://www.delirium.blogsky.com/

خدا رحمتشون کنه
قدرآدمها رو وقتی میدونیم که دیگه نیستن

راستی
سلام

سلام خوبید؟
خدا همه رفتگان رو بیامرزه.
ممنون که یادی از بنده کردید.

سعید دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت 11:19 http://anti-efsha.blogsky.com/

سلام. خدا رحمتشون کنه، ان شاء الله، در سرای آخرت حیات شیرینی داشته باشه.

سلام. ممنونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.