لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

درد کمی نیست

خوابم نمیبره!

از رنجی که میکشیم! از زلزله. بلای زمینی! و زنده موندنهای بعد از اون! آدمهایی که دقیقا تو همین لحظه گرفتار چندین بلان! خانه خرابی، بی کسی، سرما، گرسنگی و نمیدونن یقه کی رو میتونن بگیرن، از کی شاکی باشن و تنهان!

خوابم نمیبره از این همه رنج و از نامردی بعضی آدمها! به جای همدردی دزدی میکنن و به جای کمک تجاوز! 

خوابم نمیبره چون میدونم هیچ کدوم از اونها آدمهای قبل نمیشن، چه زلزله زده ها چه کمک کننده ها.


از حالا به بعد دنیا براشون یه شکل دیگه میشه، فقط به خاطر اتفاقی که توش مقصر نبودن...

نظرات 1 + ارسال نظر
دیوانه پنج‌شنبه 25 آبان 1396 ساعت 11:06 http://www.delirium.blogsky.com/

کاش دولت پولهایی رو که الان می خواد کمک بلاعوض بده زودتر داده بود تا خونه مستحکم تر ساخته بشه
کاش سوبسیدهای درمانی رو صرف سالم سازی زندگی می کردیم تا سونامی سرطان نبود

کاش اداره کشور رو بلد بودیم ...

ای کاش ای کاشی نبود...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.