لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

ترجمه های الکی!

بالاخره بعد از مددددتها کار ترجمه انجام دادم! دقیقا زمانی که فکر میکردم دیگه نیست و قرار شد خواهر کاموا بگیره برای پسرخودش و پسر خواهر بزرگه شال و کلاه ببافم و دقیقا وقتی اندازه های زن داداش رو گرفته بودم تا براش مانتو بدوزم بهم پیشنهاد ترجمه داده شد!

جالب پیشنهاد دهنده بود. موسسه ای که قبلا براش کار میکردم و رفتم دیدم دفترشون جمع شده(!!

دو روز بعد ازاینکه رفتم و دست خالی برگشتم به مسئول موسسه پیام دادم، اون موقع حس کردم لحن جوابش خشک و طلبکارانه ست و یه جورایی از کارم پشیمون شدم اما وقتی چند روز بعد پیام داد که هنوز کار ترجمه میکنید و آیا جای دیگه مشغول نیستید فهمیدم کارم درست بوده!!! خخخخ

هرچند من نه رفتنم به اون دفتر و نه پیام دادنم به مسئولش اصلا از سر خود بروز دهی!!! نبود ولی اعتراف میکنم از اینکه پیام داد و پیشنهاد همکاری مجدد داد خوشحال شدم!

فهمیدم که مستقل شدن تو ترجمه یا پشتکار خیلی خیلی خیلی زیادی میخواد، یا باید مفت کاری کنی یا اینکه مثل بقیه کارا پارتی و این چیزا داشته باشی! 

البته فقط مشکل از من نیست واقعا کار ترجمه کم شده. الانم ترجیح میدم دوباره با واسطه کار کنم! مگر اینکه شماها برام کاری کنید!!!خخخخخ(شکلک من پررو نیستم بخدا!!!)

نظرات 2 + ارسال نظر
دیوانه یکشنبه 7 آبان 1396 ساعت 07:52 http://www.delirium.blogsky.com/

سلام
بسیار هم عالی
کمی در مورد تخصصت بنویس
به چه زبانی ترجمه می کنی ؟ فقط انگلیسی یا زبان دیگه هم هست ؟
گرایش های خاصی رو ترجمه می کنی ؟ مثل علوم اجتماعی یا علوم پایه یا ...
و اینجور چیز ها
بعد نرخ چقدره ؟
خطی هست ؟
(بلاخره ما هم درصد خودمونو حساب کنیم )

سلام.
انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی.
تقریبا همه گرایشها به جز فلسفه و اینا.
کارم تایپیه و نرخمم اگه تو بخوای درصد برداری بالاست!!! خخخ

فاطمه جمعه 5 آبان 1396 ساعت 17:16 http://heartwritings.blogsky.com/

گاهی برای شروع لازمه واسطه ای کار بشه تا خودی نشون بدیم و دیگران بتونند اعتماد کنند

اگر سه سال برای شروع کافی نیست، حرفتون قبوله!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.