امروز با دوستای همیشگیم رفتم دور دور!
خیلی اتفاقی حرفمون جوری پیش رفت که برسه به طرز آشنایی من و علی!
واکنش شون خیلی برام غافل گیر کننده بود. انتظار داشتم باهام برخورد کنن ولی براشون خیلی جالب بود و میخواستن از جزییات سر در بیارن!
منم از خدا خواسته تا جایی که حسم میگفت کارم درسته براشون با آب و تاب تعریف کردم، احساس اشتیاق اونا هم خیلی روی طرز تعریف کردنم تاثیر داشت!
خوشبختانه اصلا از فاش کردن رازم ناراحت نیستم...