لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

بچه دار شدن یا نشدن...مسئله این است!2

دقیقا در همین لحظه جاری محترم در اتاق عمل هستن تا نوزاد عزیزی که نه ماه به شکم گرفتن رو بدن دستشون!!!

قرار بود فردا بره وقتی علی اومد گفت جاریت رفته بیمارستان تعجب کردم! از ظهر هی میخواستم زنگ بزنم جور نشد تا نیم ساعت پیش که به گوشیش زنگیدم خواهرش برداشت گفت نیم ساعتی هست بردنش اتاق عمل! منم براش آرزوی سلامتی کردم و خداحافظی!

واقعا برام درک این مسئله خیلی سخته!!!

از یه طرف میدونی بچه که بیاد هزار و یک مسئولیت برات میاره که پیرت میکنه 

از اون طرف دوست داری بچه داشته باشی!!!آخه یعنی چی؟!!!

مثلا یکی از خواهرای علی دو تا بچه داره به من میگه میخوای تو زندگیت آرامش داشته باشی بچه دار نشو!!!حالا نمیدونم خودش چرا بچه دار شده و آیا واقعا بچه هیچ مزیتی نداره جز اینکه رو اعصاب باشه یا لحظه ای یه چیزی میگه که گفته باشه ... یا یکی از دوستای علی دو تا دختر داره همیشه خدا میناله از بچه داشتن!!!

ولی خوب هستن کسایی که بچه دارن و خیلی هم راضی ان...اما چه بخوای چه نخوای وقتی بچه میاد خیلی باید حواست به تربیتش باشه...من نمیفهمم رو چه حسابی قدیمیا راه به راه بچه می آوردن!!!!؟

خلاصه که من هرکی حامله میشه یا میخواد بزاد حس میکنم منم بدم نمیاد بچه داشته باشم...وقتی ام بچه های نق نقو و مریض و مشکل دارو میبینم میگم ....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.