لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

من و ترجمه هام

کار علی طلسم شده!!!...حالا که من تصمیم گرفتم کتابی که علی بهم داده رو ترجمه کنم از دستش خلاص شم هی کار برام میاد!!!

الان یه کار برام اومده بیست و چند صفحه تا سه شنبه!...همش کار علی داره عقب میفته...نباید اون یکی دو روزی که بیکار بودمو تنبلی میکردم!!!


حالا وقت خواستم واسه این کار جدید اگه یه روز بیشتر بهم وقت بدن اول میرم سراغ اون...حس میکنم دیگه نسبت بهش دارم آلرژی میگیرم...!!!


(نمیدونم ناهار چی درست کنم!!!!!!!!!!!!!!!)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.