لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

من و ترجمه هام

ساعت یازده صبحه...من تازه از بیرون اومدم...رفته بودم اولین حقوق کار ترجمه م رو بگیرم!!!...هرچند به نظرم تو این عصر تکنولوژی دیگه واسه حقوق نباید هلک هلک!!! (املاش درسته؟!!!) راه بیوفتی تو خیابون ولی این سرپرست ما به رفت و آمد مترجمین در موسسه بسیار اعتقاد داره!!!!... خلاصه که خدا روزی همه مونو زیاد کنه و دست زیاده خواهای سیری ناپذیرو از سفره های ما کوتاه.


امروزم یه روز دیگه ست...باید به فکر بود...تقریبا اوضاع زندگی بر وفق مراد شده و میشه بازم به عرصه ترجمه برگشت!


به امید روزهای خوب واسه همه مون

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.