ساعت یازده صبحه...من تازه از بیرون اومدم...رفته بودم اولین حقوق کار ترجمه م رو بگیرم!!!...هرچند به نظرم تو این عصر تکنولوژی دیگه واسه حقوق نباید هلک هلک!!! (املاش درسته؟!!!) راه بیوفتی تو خیابون ولی این سرپرست ما به رفت و آمد مترجمین در موسسه بسیار اعتقاد داره!!!!... خلاصه که خدا روزی همه مونو زیاد کنه و دست زیاده خواهای سیری ناپذیرو از سفره های ما کوتاه.
امروزم یه روز دیگه ست...باید به فکر بود...تقریبا اوضاع زندگی بر وفق مراد شده و میشه بازم به عرصه ترجمه برگشت!
به امید روزهای خوب واسه همه مون