لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

بچه دار شدن یا نشدن...مسئله این است!

امروز رفتم خونه مامانم مثل همیشه خوش گذشت اما یه سردردی گرفتم ترجیح دادم برگردم خونه خودمم...

فکر میکنم این سردردا به خاطر سروصداست! وقتی مجرد بودم چون تعدادمون کم نبود به شلوغی عادت داشتم اما از وقتی اومدم سرخونه زندگی خودم دیگه اعصاب سروصدا ندارم...جدیدا هروقت رفتم خونه مامانم یا یه مدت طولانی یه جای شلوغ  بودم سردرد گرفتم!

اونوقت میگن بچه دار شو. آخه منی که ظرفیت بودن موقت تو یه جای شلوغو ندارم واسه چی باید بچه دارشم...تا بچه سروصداش بره بالا روانم بهم بریزه و بزنم یه بلایی سراونو خودم بیارم!!!

البته نمیدونم شاید آدم به اون شرایطم عادت میکنه اما درحال حاضر سردرد به حدی به مغزم فشار اورده که خداروشکر میکنم وقتی وارد خونه خودم میشم همه جا آرومه و نباید انتظار سروصدای بیشترو داشته باشم...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.