دلم هوای یه روزایی رو کرد...روزای بی دغدغگی...روزای خوشی...روزایی که تو سایت دوره عضو بودم و اونجا یه عالمه دوست باحال پیدا کرده بودم
دلم میخواد برم تو اون روزا...دوباره بشم اون دختر الکی خوش...چقدر روزا زود میگذره و چقدر زود آدما همدیگرو فراموش میکنن!
دلم گرفت...یهو...بی مقدمه...
سر به دیوار زدم، مرغ همسایه پرید مرغ همسایه کمی هم نگران ما باش...
صدای جلزولز سیب زمینی روی اجاق گاز...و منی که دارم فکر میکنم بیشتر وقتها توی این خونه سکوت حکمفرماست!
نمیدونم امروز چند نفر به دنیا اومدن و چند نفر از دنیا رفتن...نمیدونم اونایی که رفتن از رفتنشون راضی هستن و اونایی که اومدن میخواستن بیان!!!
چیزی که میدونم اینه که زندگی در جریانه...امروز به طرز وحشتناکی هوا ابری شد، طوفان شد، بارون بارید و سرد شد!...بیشتر شبیه به هوای اواخر اسفند شده هوای این روزا.
و من هنوز درگیر ترجمه کار علی ام...و باز هم برام کار فرستادن! اینبار دیگه اگه کار علی رو عقب بندازم باید به اولین محضر در دسترس مراجعه کنم!!!!
یه روز دیگه از روزای خدا شروع شده...
امیدوارم همه مون وقتی امروزمون تموم میشه با لبخند سر به بالین بزاریم...چه زنده باشیم چه نباشیم!
تو سکوت دلپذیر خونه نشستم و دارم فکر میکنم چی بنویسم از این لحظه های زندگیم...
اما چیزی به ذهنم نمیرسه، فقط این سکوت منو دعوت میکنه به یه خواب دلچسب!
حالا که 16 قسمت شهرزادم دیدم تقریبا هیچ کار مهمی برای انجام دادن ندارم یا بهتره بگم کار مهمی که میل به انجام دادنشم داشته باشم!!!!
این سکوت از هر مسکنی خواب آورتره...
دیشب بالاخره شهرزادو اینترنتی خریدم!!!
و تا الان ده قسمتشو دیدم...منتظرم 5 قسمت بعدی دانلودشه...
ارزش خریدشو داشت...از چند طرف
یه طرف بالاخره حسن فتحی سریال ساخته...شهاب حسینی توشه...پس ارزش دیدن داره
از طرف دیگه میتونم وقتی دیدم بدم خواهرمم که خییییییلی دلش میخواد ببینتش استفاده کنه...
هم اینکه یه کم فرهنگمون میره بالا ...کمتر کپی ،پیست میکنیم
خلاصه که از خریدم پشیمون نیستم و به نظرم ارزش یه بار دیدنو داره هرچند مثل همه فیلمای ایرانی مشکلاتی داره و امیدوارم همه مون به جای دانلود دزدی بخریمش که دل سازنده ها هم گرم شه...
شاید حرفام شبیه به شعار بیاد اما مطمئنم هرکسی مثل من و من ها عمل کنه حس خوبی پیدا میکنه که میتونه این جوری شعار گونه حرف بزنه