چقدر حرف دارم برای گفتن
و چقدر حرف دارم برای نگفتن!
از گفتن گفتنی ها میترسم، که شروع کنم و تمام نشود
و از نگفتن نگفتنی ها که رسوب کند در وجودم و تمام شوم...!
گفتنی ها کم نبود من و تو کم گفتیم مثل هذیان دم مرگ چنین مبهم و آشفته و درهم گفتیم ...
گفتنی ها کم نبود
من و تو کم گفتیم
مثل هذیان دم مرگ چنین مبهم و آشفته و درهم گفتیم ...