لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

دوستم داره

دیشب فهمیدم علی تو دوران نامزدی یکی از عکسای منو برداشته و چهار بیت برام شعر گفته و با فتوشاپ گذاشته گوشه عکس! 

در حد مرگ ذوق کردم! هرچند میگفت قبلا بهم نشونش داده اما اصلا من یادم نبود!

این نشون میده که اون موقع از انتخابش راضی بوده وقتی ازش پرسیدم که هنوزم همون جوریه حسش. گفت از شعری که چند وقت پیش برات گفتم معلوم نیست!!!؟ یادم بود که چند وقت پیش هم یکی از عکسای جنگل ابر رو برداشته بود و بازم برای سه بیت شعر گفته بود و گذاشته گوشه عکس! 

چیزی که درباره عکس دوم برام جالب بود این بود که وقتی من متوجه این کار علی شدم که با خانواده ش رفته بودیم پیک نیک!!! وقتی خواهراش و دومادشون متوجه شدن که علی چیکار کرده داشتم از ذوق میمردم، سرم بالا بود. فکر اینکه خانواده ش ببینن  من هنوز برای علی اهمیت دارم و دوسم داره، لذت بخش ترین حس دنیا بود...


پ.ن: علی کسی نیست که زیاد حس واقعی شو جدی نشون بده اکثرا با شوخی و خنده رد میکنه برای همین کشف کردن این احساسا برام بی نهایت ارزش داره!

نظرات 1 + ارسال نظر
ماهی سیاه کوچولو یکشنبه 21 شهریور 1395 ساعت 21:52 http://mahisiyahekocholo.blogsky.com

ای جان
چه خوب

مرسی عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.