تا من میام یه ذره به خودم و کارایی که دوس دارم انجام بدم فکر کنم انگار افکارم خونده میشه سریع کار ترجمه میاد!!!
دلم میخواد کیک بپزم، غذاهای جدید یاد بگیرم، بافتنی های جدید ببافم و خیلی کارای دیگه اما تا میخوام فکر اینکارا رو بکنم یه کاری پیش میاد
هنوز فرشا نیومده فردا قراره برام کاربیاد...بازم قراره سرم شلوغ شه یعنی!!!؟
الان داشتم یه تیکه داستانی که نوشتمو واسه علی میخوندم!!!...چه اعتماد به نفسی