لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...
لحظه های زندگی من

لحظه های زندگی من

به دنیای من خوش اومدید...

ای کاش ای کاشی نبود...!

درد بی درمون بشر به نظر من دلتنگیشه! 

دلتنگی بدترین دردیه که درمون نداره یا لااقل درمونش بیشتر شبیه مسکن لحظه ایه و بعد از یه مدتی دوباره بر میگرده! 

دلم برای مصطفی تنگ شده. همین آهی که از سینه برمیاد میتونه دنیا رو بسوزونه اما فعلا دل منو داره آتش میزنه! 


وقتی دلتنگی حتی نمیدونی چی بگی. انگار هیچ واژه ای وجود نداره تا بشه باهاش میزان این دلتنگی لعنتی رو نشون بدی. تو این لحظه ها فقط دلت میخواد این زندگی زودتر تموم بشه.

بدم میاد بگم ای کاش! چون جز حسرت چیزی پشتش نیست اما به باور من خدا یه زندگی به مصطفی و مصطفی ها بدهکاره. واقعا خدا چطوری میخواد اون دنیا تو چشمای مادر مصطفی نگاه کنه!!!

نظرات 2 + ارسال نظر
. دوشنبه 11 تیر 1397 ساعت 10:14 http://fidgety.blogsky.com

ضمنا نمیدونم حست و ارتباطت با مصطفی چیه ولی این دلتنگی لعنتی خود این چیزیه که گفتیه و مهمترین کارش گند زدن زندگیمونه اونم وقتی میدونه نداریمش نمیتونیم داشته باشیمش زورمون نمیرسه که داشته باشیمش .لعنتی حتی وقتی خودش هم نمیخواد باز این دلتنگی هست...

مصطفی برادر علیه. بیست و هفت سالش بود که ایست قلبی کرد...!

. دوشنبه 11 تیر 1397 ساعت 10:11 http://fidgety.blogsky.com

خدا خیالشه راحته و طلبکارانه نگاه خواهد کرد .چون خداست .چون تحمل همه این دردها به دوش ماست اصلا تحمل کردن سرجهازیمونه و انگار نه انگار که اون بالا خداست

همیشه سکوت خدا عذاب اوره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.